کارناوالِ افکار

کشته داده مسلسل چشمات
از کجا حکم تیر می گیری؟
قتل عام یه مملکت بس نیس؟
با چه رویی اسیر می گیری؟

عامل انقلاب تو قلبم
جرمت و اعتراف کن دختر
چشم های مسلحی داری
اسلحه ت رو غلاف کن دختر

با دوتا چشم قهوه قاجاریت
می کشی،اعتراض هم داری؟
اسلحه خیلی وقته ممنوعه
واسه چشمات جواز هم داری؟

تو یه سبک جدید تو شعری
داری آرووم رواج میگیری
عاشقی مسریه نیا سمتم
مرض لاعلاج میگیری

تن به آغوش دیگه ای بده من
تن به تنهایی خودم دادم
من یه عمره اسیرتم اما
با قرار وثیقه آزادم

از تو و زندگی و احوالت 
خبرای موثقی دارم
داری از تو چشام می خونی
چه چشای دهن لقی دارم

من به همراهیه تو محتاجم
بخدا احتیاج هم بد نیست
تو که باشی کنار من دیگه -
مرض لاعلاج هم بد نیست

بغلم کن که توی آغوشت 
کل دنیا بیوفته از چشمام
بغلم کن که واقعن خستم 
بغلم کن که واقعن تنهام

هانی ملک زاده

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی