کارناوالِ افکار

۱۶ مطلب در آذر ۱۳۹۳ ثبت شده است

این مهم نیست که دل تازه مسلمان شده است

که به عشق تو قمر قاری قرآن شده است

مثل من باغچه خانه هم از دوری تو

بس که غم خورده و لاغر شده گلدان شده است

بس که هر تکه ی آن با هوسی رفت دلم

نسخه ی دیگری از نقشه ی ایران شده است

بی شک آن شیخ که از چشم تو منعم می کرد

خبر از آمدنت داشت که پنهان شده است

عشق مهمان عزیزی ست که با رفتن او

نرده ی پنجره ها میله زندان شده است

غلامرضا طریقی

۰۹ آذر ۹۳ ، ۱۸:۳۴ ۰ نظر

 نقشه ها

گر چه هنگام سفر جاده ها جانکاه اند !

روی نقشه همه ی فاصله ها کوتاه اند !

فاصله بین من و شهر شما یک وجب است

نقشه ها وقتی ا ز این فاصله ها می کاهند !

من که از خود خبرم نیست چه قیدی دارم ؟

«جمله های خبری» قید مکان می خواهند !

راهی شهر شما می شوم از راه خیال

بی خیالان چه بخواهند چه نه، گمراهند ـ

شهر پر می شود از اهل جنون «برج» به «برج»

«مهر» خواهان شما «مشتری» هر «ماه» اند!

به «نظامی» برسانید که در نسخه ی ما

خسروان برده کت بسته ی شیرین شاه اند!

چند قرن است که خرما به نخیل است و هنوز

دست های طلب از چیدن آن کوتاه اند !


غلامرضا طریقی

۰۹ آذر ۹۳ ، ۱۸:۳۲ ۰ نظر
دلتنگ بودن تو... روزای جمعه... منم...

پ.ن: با یه لحن خیلی خاص که نمی دونم از کجا تو ذهنم اومده باید خوندش...
۰۸ آذر ۹۳ ، ۲۲:۰۰ ۰ نظر

<<هر آن که خاطرِمجموع و یارِنازنین دارد...>>


پ.ن1:با تشکر از بسته ی پیشنهادی حافظ !

پ.ن2:ما که هیچ کدومشو نداریم چی کنیم؟!

۰۷ آذر ۹۳ ، ۱۷:۴۱ ۰ نظر
خیلی جالبه!
با اینکه با بعضیا هیچ اختلافی نداری، اما به اجماع هم نمی تونی برسی!
۰۷ آذر ۹۳ ، ۱۷:۱۹ ۰ نظر
دوست داشتم مثل آدم هایی بودم، که مغازه اولی خرید می کنن!
۰۷ آذر ۹۳ ، ۱۴:۳۲ ۰ نظر