کارناوالِ افکار

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دیدار» ثبت شده است

گیسوانت زیر باران، عطــر گندم‌زار… فکــرش را بکن!

با تو آدم مست باشد، تا سحر بیدار… فکرش را بکن!


در تراس خانه رویارو شوی با عشق بعـد از سال‌ها

بوسه و گریه، شکوه لحظه‌ی دیدار… فکرش را بکن!


سایه‌ها در هم گــره، نور ملایـــم، استکان مشترک

خنده خنده پر شود خالی شود هربار… فکرش را بکن!

۲۶ تیر ۹۴ ، ۱۴:۱۲ ۰ نظر

پرهیز اگر به حوری اش می ارزد
دیدار تو به صبوری اش می ارزد
کنعان شده دکمه دکمه ی پیرهنت
وقتش برسد به کوری اش می ارزد

علی صفری

۱۸ فروردين ۹۴ ، ۱۳:۴۶ ۰ نظر