آخرش قهوه ترک چشمات حال آیندمونو بگیره !
شنبه, ۱۸ مرداد ۱۳۹۳، ۰۶:۴۷ ب.ظ
میشه روی پلی که شکستی
دستم از دست گرمت رها شه
من بیفتم ولی واسه ی تو
اتفاقی نیفتاده باشه
میشه خط و نشون یه فنجون
اولش خندمونو بگیره
آخرش قهوه ترک چشمات
حال آیندمونو بگیره
میشه اینو یه روزی بفهمی
درد دیدم که دردت نباشه
ساختم مثل خورشید با ماه
سوختم تا تو سردت نباشه ...
ریختم توو خودم ضجه هامو
مثل فواره ها توی میدون
بغض کردم ولی با یه لبخند
گریه کردم ولی زیر بارون ..
یاسر قنبرلو
۹۳/۰۵/۱۸