نقشه ها
گر چه هنگام سفر جاده ها جانکاه اند !
روی نقشه همه ی فاصله ها کوتاه اند !
فاصله بین من و شهر شما یک وجب است
نقشه ها وقتی ا ز این فاصله ها می کاهند !
من که از خود خبرم نیست چه قیدی دارم ؟
«جمله های خبری» قید مکان می خواهند !
راهی شهر شما می شوم از راه خیال
بی خیالان چه بخواهند چه نه، گمراهند ـ
شهر پر می شود از اهل جنون «برج» به «برج»
«مهر» خواهان شما «مشتری» هر «ماه» اند!
به «نظامی» برسانید که در نسخه ی ما
خسروان برده کت بسته ی شیرین شاه اند!
چند قرن است که خرما به نخیل است و هنوز
دست های طلب از چیدن آن کوتاه اند !
غلامرضا طریقی