کارناوالِ افکار

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جهان» ثبت شده است

آنکس که تو را شناخت جان را چه کند
 فرزند و عیال و خانمان را چه کند
دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی
دیوانه تو هر دو جهان را چه کند
مولانا
۱۴ مهر ۹۴ ، ۲۰:۲۷ ۰ نظر

هر یک از زنانی

که زمانی

بی تفا وت از کنارشان گذشته ای

تمام دنیای مردی بوده اند.

همین زن که از اتوبوس پیاده شد

با چشمهای معمولی

و کیفی معمولی تر

و تو معصومش پنداشتی

روزی

جایی

کسی را آتش زده.

با همان ساقهای معمولی

و انگشتهای کشیده 

شک ندا رم

مردی هست 

که هنوز

در جایی از جهان 

منتظر است آن زن

خوشبختی را در همان کیف چرم معمولی

به خانه اش ببرد.


رویا شاه حسین زاده

۲۱ تیر ۹۴ ، ۱۵:۱۴ ۰ نظر
-خواهی که سخت و سست جهان بر تو بگذرد؟
+ بلی.... بلی... :)

بگذر ز عهد سست و سخن‌های سخت خویش!
+همممم.... مطمئنی این راه حلشه؟! :/
۲۲ فروردين ۹۴ ، ۱۲:۵۴ ۰ نظر